زل میزنم تو چشماش:
به خوابمم نمیدیدم من محافظه کار و تا این حد دلبسته و وابستهی خونواده یه روزی بخوام بخاطر یه پسر شیرازی که شمال کار میکنه خونه و زندگیمو تو شهر خودم ول کنم و برم شمال و با اون زندگی کنم!!!
پ.ن:حضرت کامران-هومن
زل میزنم تو چشماش:
به خوابمم نمیدیدم من محافظه کار و تا این حد دلبسته و وابستهی خونواده یه روزی بخوام بخاطر یه پسر شیرازی که شمال کار میکنه خونه و زندگیمو تو شهر خودم ول کنم و برم شمال و با اون زندگی کنم!!!
پ.ن:حضرت کامران-هومن
تعداد صفحات : 0